بررسی رابطه انطباق پذیری فرهنگی با هوش فرهنگی کارکنان شرکت نفت و گاز زاگرس جنوبی شیراز

با توجه به اینکه سازمان ها هر چه بیشتر از نظر فرهنگی متنوع شده اند، و به منظور انسجام و پیوستگی افرادی که قومیت ها و در نتیجه فرهنگ های مختلف در یک سازمان دارند، حیاتی و ضروری است که افراد، دانش و مهارت هایی داشته باشند تا به صورت موثر با چالش ها ی یک سازمان متنوعِ فرهنگی روبرو شوند و بنابراین بتوانند انطباق فرهنگی موثری داشته باشند. نتیجه محیط های متنوع از نظر فرهنگی این است که افراد با ارزش ها، فرضیات و انتظاراتی مواجه هستند، که اصولاً متفاوت از ارزش ها و فرضیات خودشان است. این اعتقاد وجود دارد که هوش فرهنگی می تواند به منظور انطباق پذیری فرهنگی افراد در هدایت محیط های متفاوت فرهنگی موثر باشد. در همین راستا پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه انطباق پذیری فرهنگی با هوش فرهنگی کارکنان شرکت نفت وگاز زاگرس جنوبی شیراز انجام گرفته است و تلاش شده است که تاثیرِابعاد هوش فرهنگی همچون بعد شناختی، بعد فراشناختی، بعد انگیزشی و بعد رفتاری، برابعاد انطباق پذیری فرهنگی همانند بعد انطباق کار، بعدانطباق متقابل و بعدانطباق جامع نیز مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری و تحلیـل اطلاعات و داده ها از نـوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه کارکنان شرکت نفت و گاز زاگرس جنوبی شهر شیراز می باشد. تعداد کارکنان400 نفر بوده و حجم نمونه از طریق فرمول تصحیح شده کوکران 132 کارمند است. گردآوری اطلاعات ازطریق پرسشنامه استاندارد صورت گرفته و علاوه بر آمار استنباطی، برای بررسی فرضیه های تحقیق از روش تحلیل مسیرو به منظور بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و پاسخ به سوالات پژوهش، ازآزمون تی و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین هوش فرهنگی و انطباق پذیری فرهنگی ارتباط وجود دارد. در این بین، هوش فرهنگی انگیزشی در هر سه بعد انطباق پذیری(کار، متقابل، جامع) موثر بود و در بُعد انطباق متقابل بیشترین تاثیر را داشت. سپس به ترتیب در انطباق کار و در انطباق جامع موثر بود و در نهایت هوش فرهنگی رفتاری تنها در انطباق جامع با ضریب پیش بینی کمتری تاثیر گذار بود. بین جنسیت، تحصیلات، سن، سابقه خدمت، و انطباق پذیری فرهنگی نیز تفاوت معناداری وجود نداشت.